(تصاویر توسط Åke E:son Lindman)
در پاییز 2015، BUILD از استکهلم بازدید کرد و با هاکان ویجدال از Arkitekstudio Widjedal Racki ملاقات کرد. ما در مورد تأثیر طراحی سنتی سوئدی بر معماری مدرن، اهمیت درک سبک زندگی مشتری و اینکه چگونه معماری می تواند ابزاری برای تفسیر یک سایت باشد، بحث کردیم. قسمت 2 را می توانید در اینجا بخوانید.
رابطه مهم بین ساختار و محیط در کار شما بسیار مشهود است. برخی از بزرگترین چالش های شما در هنگام حرکت بین طراحی و زمینه چه بوده است؟
نه مشتری از هر ده مشتری که بنا به درخواست یک ملک کنار آب برای ساخت و ساز می خرند که ضلع عریض خانه رو به آب باشد و پنجره هایی را می خواهند که از یک سر به سر دیگر می روند تا منظره ای “واو” ایجاد کنند. اما این رویکرد به مسائل مربوط به حریم خصوصی یا قرار گرفتن در معرض آب و هوا نمی پردازد. اگر واقعاً می خواهید با یک ملک زندگی کنید، خانه باید کمک کند.
برای H-House واقع در جنوب استکهلم، ما یک حیاط طراحی کردیم که یک ریزاقلیم ایجاد می کند. باد از سمت جنوب غربی را مسدود می کند، و وقتی باران می بارد، هنوز هم می توانید بیرون زیر محوطه سرپوشیده بنشینید. همچنین یک شومینه برای زمانی که هوا سرد می شود در عصر وجود دارد. از آنجایی که به طور کامل سرپوشیده است، میتوان این منطقه را بیشتر شبیه یک اتاق نشیمن با مبلمان زیباتر کرد و به دلیل نیمه محافظتی بودن بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
این نوع استراتژیهای طراحی به سایت اجازه میدهد تا به روشی بسیار غنیتر تجربه شود. خانه وسیله مناسبی برای قدردانی از مکان می شود. چالش این است که به تمام ویژگی های محیط پرداخته و آنها را به شیوه ای کاربردی و احساسی به جلو ببریم. خانه های ما کمتر اشیا و ابزار بیشتری برای استفاده از سایت و لذت بردن از موقعیت مکانی هستند.
معماری شما چگونه به شب های طولانی و آسمان ابری زمستان های سوئد پاسخ می دهد؟
من فکر می کنم وسوسه انگیز است که به این ویژگی ها به عنوان ویژگی های منفی نگاه کنیم. با این حال، به عنوان مثال، در خانه راک، ما از یک سقف براق برای انعکاس نور از آب استفاده کردیم، و در تابستان و همچنین زمستان شگفتانگیز است. وقتی هوا سرد است، میتوانی کنار دیوار سیمانی و شومینه بنشینی که هر دو گرما را ساطع میکنند و طوفانها را تماشا میکنند. این اتاقی است که در هوای خوب و بد فوق العاده است. وقتی به رندرهای معماری نگاه می کنید، هوا همیشه خوب است، پرچم ها همیشه بالا هستند و بچه ها همیشه در حال بازی هستند. چالش معماران این است که دنیا اینگونه نیست. معماری باید در تمام مواقع سال کار کند و این به چند ویژگی ساده بستگی دارد. یک خانه باید با فضای سایت ارتباط برقرار کند – باید پایدار، امن و راحت باشد.
آیا ویژگی های مشترکی در مشتریان خود می بینید؟
مشتریان ما واقعاً به معماری علاقه مند هستند. اگر به چیزهای خوب علاقه دارید، می توانید به سادگی یک شبه یک ماشین اسپرت فانتزی بخرید، اما اگر به معماری علاقه ندارید، پروسه طراحی یک خانه جاه طلبانه را با یک معمار انجام نمی دهید. تعهدی برای طراحی وجود دارد. مشتریان ما معمولاً دارای خواص خوب در مناطق دور افتاده و اغلب روی آب هستند.
آیا مشتریان شما همیشه سبک زندگی انتخاب شده ای را که توسط عکس های وب سایت شما پیشنهاد می شود، داشته اند یا طراحی آنها را در زیبایی تمیز و ساده ثبت می کند؟
ما چند پروژه طراحی کردهایم که مطمئناً نمیتوانم در آنها زندگی کنم، فقط به این دلیل که آشپزخانه مینیمالیستی انبوهی از ظروف کثیف را تحمل نمیکند – این برای اکثر مردم عملی نیست. ما مشتریانی داریم که وقتی فنجان قهوه شما را تمام کردید، آن را می گیرند، تمیز می کنند و دوباره در کابینت می گذارند. هیچ چیز روی کانتر باقی نمی ماند. آنها این کار را با همه چیز بدون فکر انجام می دهند، بنابراین یک آشپزخانه مینیمالیستی برای آنها کار می کند.
زمانی که یک طرح برای سبک زندگی مشتری کار نمی کند، چه چیزی معماری را ویران می کند و از آنها می خواهد که پس از این واقعیت، نحوه زندگی خود را تغییر دهند. ما بسیار مشتاق درک مشتریان خود هستیم. این چیزی است که ما بسیار جدی می گیریم. یکی از چیزهایی که ما به آن افتخار می کنیم این است که هیچ یک از خانه های ما بازسازی یا تغییر نکرده است. این بدان معناست که طرح ها برای مشتریان مناسب بوده است.
ما در مورد طراحی برای سبک زندگی روستایی نیز بسیار عمدی هستیم. یک طرح ممکن است شامل یک کمد در فضای باز برای لباسها و کفشهای خیس یا کثیف، یا یک فضای ذخیرهسازی مرتب برای خشک نگه داشتن هیزم باشد. همیشه یک راه حل متفکرانه برای اینکه وسایل خود را کجا قرار دهید وجود دارد. دیدن تصاویر الهام بخش از معماری، و بعد از آن شخصاً از آن بازدید می کنم و متوجه می شوم که کار نمی کند، کمی عصبانی ام می کند. عکس ها همیشه نشان دهنده حقیقت نیستند.
آیا فکر می کنید که رسانه ها معماری را تغییر داده اند؟
من فکر میکنم بسیاری از معماریهایی که امروزه مردم با آن آشنا هستند، به ندرت تجربه میشوند. درک آنها محدود به چیزی است که در کتاب ها، مجلات و روزنامه ها می بینند. با این حال معماری های قبلی به دلیل تجربیاتی که آن مکان ها ارائه می دهند بسیار مهم هستند. تغییر پارادایم که زمانی رخ می دهد که معماری به صورت شخصی تجربه شود، می تواند فرصت های مختلفی را برای درک چرایی اهمیت ساختمان ها ایجاد کند. وقتی از این ساختمان ها بازدید می کنید، سطح جدیدی از تجربه را به دست می آورید. امروز، اندیشه معماری ممکن است ارزش بیشتری نسبت به خود معماری فیزیکی داشته باشد. من فکر می کنم که رسانه ها تمرکز معماری را به چیزی دو بعدی تبدیل کرده اند. عرضه گسترده رسانه ها نیز به ایجاد “سر و صدای” بیشتر برای دیده شدن فشار آورده است. گاهی اوقات احساس میکنم آنچه را میتوان «معماری سرفصل» نامید، بیش از حد مورد توجه قرار میگیرد. برای من، مهمترین نقش معماری هنوز کالبدی است.
با توجه به اینکه در کشوری با سابقه معماری غنی تمرین می کنید، معماری سنتی سوئد چه تاثیری بر کار شما داشته است؟
صادقانه بگویم، وقتی تازه از مدرسه خارج می شوید، مشکلات هویتی دارید. قرار نیست در مورد چیزی که با آن بزرگ شده اید هیجان زده شوید. وقتی جوانتر بودم از تفکر طراحی محلی سوئد فرار کردم. من می خواستم کاری را انجام دهم که بقیه دنیا انجام می دادند. هر چند با بزرگتر شدن، در واقع علاقه مند شدم به اصول طراحی سنتی سوئدی نگاه کنم. همیشه عوامل محلی وجود دارند که طراحی را به سمت و سوی خاصی سوق می دهند و من بیشتر و بیشتر تحت تأثیر هنر گذشته هستم. ما با ساخت و ساز چوبی عظیم کار کردهایم، که واقعاً یک روش قدیمی برای ساخت خانههای چوبی است، و ویلا آلبا در استکهلم از جزئیات گوشهای چوبی استفاده میکند که بر اساس یک روش سنتی است. اطلاعات بسیار زیادی وجود دارد که می توانید به صورت رایگان دریافت کنید—معماری درست در مقابل چشمان شماست که می توانید از آن بسازید.
یکی از معماران مورد علاقه من مرحوم رالف ارسکین است که در واقع در انگلستان متولد شد و سپس برای کار به سوئد نقل مکان کرد. از آنجا که او واقعاً به کیفیت های محلی و مسائل زیست محیطی به طور عینی نگاه می کرد، کار او از نظر من یکی از سوئدی ترین هاست. همزمان با طراحی، معماران سوئدی نسبت به محیط خود نابینا بودند زیرا می خواستند اصول بین المللی را اجرا کنند. از آنجا که او اهل سوئد نبود، میتوانست معماری سوئدی اصیلتری خلق کند. به قول معروف هیچوقت تو روستای خودت پیامبر نمیشی.
تلاقی دلپذیری بین زبری طبیعت و اصلاحات معماری در کار شما وجود دارد. چقدر از اینها موقعیتی است و چقدر برنامه ریزی شده است؟
خیلی برنامه ریزی شده اگر ما یک پنت هاوس در استکهلم طراحی می کردیم، ممکن بود اصلاً زبری زیادی نداشته باشد. اما با پروژه های روستایی ما، ناهمواری کاملاً عملی است. به عنوان مثال، کفهای بتنی ناهموار در بسیاری از پروژههای ما به افراد اجازه میدهند کفشهای خود را در داخل بپوشند. اگر در برخی از خانه های روستایی خود کف چوبی گران قیمت گذاشته بودیم، مشتریان دائما نگران آسیب دیدن آنها بودند. که ایده آرامش و لذت بردن از سایت را در بر نمی گیرد. در اتاق خواب ها، کف را بالا می بریم تا آنها را از بتن جدا کنیم تا در جایی که مناسب است، احساس گرمتر و دنج تری ایجاد شود.
هوازدگی مواد در کار شما چگونه برنامه ریزی شده است؟
ما برای هوازدگی خیلی برنامه ریزی می کنیم. اکثر مشتریان ما به وضوح می گویند که نمی خواهند تابستان خود را صرف رنگ آمیزی مجدد پنجره ها کنند. در حالی که چیزی به نام خانه ای که نیاز به تعمیر و نگهداری نداشته باشد وجود ندارد، ما همیشه بر محدود کردن کارهای مورد نیاز برای ادامه یکی از پروژه هایمان تمرکز می کنیم. یک بار دیگر، چیزهای زیادی برای یادگیری از معماری سنتی در اینجا وجود دارد. کلیساهای چوبی متعلق به دهه 1200 وجود دارند که کاملاً خوب ایستاده اند زیرا جزئیات دقیق و درستی دارند.
بتن ترک می خورد و چوب منبسط می شود. چگونه توقعات معقولی از مشتریان در رابطه با این واقعیت که چیزی به نام واقعاً کامل وجود ندارد، تعیین می کنید؟
این در مورد دیدن زبری به عنوان یک کیفیت است. این یک طرز فکر است. خوب است که خشن است، و هنگامی که این چشم انداز را داشته باشید، می توان از طراحی به طور کامل قدردانی کرد. در عمل، تعیین انتظارات مربوط به بازدید از اقامتگاه های دیگر و نشان دادن نحوه انجام کاری به مشتریان است. بسیاری از مواد طبیعی که استفاده می کنیم به زیبایی پیر می شوند. انتخاب موادی که به خوبی پیر می شوند مهم است. سخت است که یک رومیزی لمینت را به خوبی بسازیم.
آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد آن صحبت کنید؟
اگرچه من برچسب ها را دوست ندارم، اما بسیاری از مردم از معماری ما به عنوان بسیار مدرن یاد می کنند. به اعتبار آنها، ما بسیار تحت تأثیر مدرنیست های کلاسیک، مانند معمارانی که در برنامه خانه مطالعه موردی شرکت داشتند، قرار گرفته ایم. اما ذکر این نکته حائز اهمیت است که حتی خانه های مطالعه موردی نیز به شدت بر محیط خود متمرکز بودند. به همان روشی که ما کار میکنیم، خانههای مطالعه موردی به عنوان روشهایی برای بهینهسازی محیطهایشان طراحی شدند. این رویکرد کمتر بر سبک یا بیان متمرکز است و بیشتر در مورد معماری به عنوان یک ابزار است. قرار نیست ساختمان ها نمادهایی باشند که چیزی را نشان دهند. آنها قرار است فضاسازی کنند.
Håkan Widjedal Arkitektstudio Widjedal Racki را با ناتاشا راکی در سال 2000 راه اندازی کرد. این شرکت در اقامتگاه های خصوصی تخصص دارد و در چندین نمایشگاه شرکت کرده است. آثار او جوایز متعددی از جمله جایزه چوب سوئد را دریافت کرده است. هاکان در دانشکده معماری موسسه سلطنتی فناوری در استکهلم تدریس کرده و به طور گسترده سخنرانی کرده است.